امروز صب با دایی جان رفتیم کوه
یه لحظه نگام کنامروز صب کلاس هشت صبم در نهایت ناباوری با من و استاد تشکیل شد 😐
الهم صلی علی محمد و آل محمد ...دیشب بهم گف از فردا هشت صبح بیدار شو امروز هشت صبح بیدار باش زدم تا چهل دیقه هنگ بود میگف الان پاشدی؟ میگفتم آره بیدارم... میگفت پاشدن با بیدار بودن فرق داره...اخر سر آنقدر باور نکرد پاشدم که عکس فرستادم گفتم ببین پاشدم 😂... همش فکر میکرد من بیدار باش زدم دوباره ریز رفتم زیر پتو...
فکر نا ارومامروز بهتر از دیروز بودم انگار تازه دارم به خودم میام... تازه دارم بیدار میشم و میفهمم چه قدرتی دارم...
نماد بورس چیست ؟با کلی تردید درخواست برنامه دادم
انگار تازه دارم بیدار میشمدوسه روز پیش بعد دوسال یا بیشتر تصمیم گرفتم نوشابه بخورم
فروش کیت بوش وواشرجات جفت کن انواع کامیونتا حدود ده دیقه پیش یعنی ساعت و و چهل دیقه پای کتاب بودم کل زورم و دارم میزنم که هر فصل قطور لورا برگ و تو دو روز تموم کتم امروز امروز چهارمین روز بود و باید دومین فصل هم تموم میشد منتها چون فصل یک و دو رو قبلا خونده بودم امروز باید فصل چهار تموم میشد
فروش کیت بوش وواشرجات جفت کن انواع کامیونهمهی ماجرا از اونجا شروع شد که فردای روزی که من با نارسیس کات کردم دوستم ادم کرد تو گروه خودش و رلش و پسر عموی رلش...
مسجد هم حرام شده است. از مدرسه هم بیزار شده ایمتعداد صفحات : 0